دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسال و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسال و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
محنت کده. محنت آباد. خانه غم و اندوه. غمکده. ماتمکده. عزاخانه: هر که آمد هر که آید بگذرد این جهان محنت سرائی بیش نیست دیگران رفتند و ما هم می رویم کیست کو را منزلی در پیش نیست. شیخ احمد جام (ژنده پیل). درست گوئی صدرالزمان سلیمان بود صبا چو هدهد و محنت سرای من چو سبا. خاقانی. چند نالی چند از این محنت سرای زاد و بود کز برای رأی تو شروان نگردد خیروان. خاقانی. جهان چیست محنت سرائی در او نشسته دو سه ماتمی روبرو جگرپاره ای چند بر خوان او جگرخواره ای چند مهمان او. ؟ ، کنایه از دنیاست: فلک کو دیرمهر و زودکین است در این محنت سرا کار وی این است. جامی
محنت کده. محنت آباد. خانه غم و اندوه. غمکده. ماتمکده. عزاخانه: هر که آمد هر که آید بگذرد این جهان محنت سرائی بیش نیست دیگران رفتند و ما هم می رویم کیست کو را منزلی در پیش نیست. شیخ احمد جام (ژنده پیل). درست گوئی صدرالزمان سلیمان بود صبا چو هدهد و محنت سرای من چو سبا. خاقانی. چند نالی چند از این محنت سرای زاد و بود کز برای رأی تو شروان نگردد خیروان. خاقانی. جهان چیست محنت سرائی در او نشسته دو سه ماتمی روبرو جگرپاره ای چند بر خوان او جگرخواره ای چند مهمان او. ؟ ، کنایه از دنیاست: فلک کو دیرمهر و زودکین است در این محنت سرا کار وی این است. جامی
آنکه غزل سراید. غزلگو. غزلخوان. غزل پرداز: ماه غزل سرایی مرد ملک ستایم از تو غزل سرایی از من ملک ستایی. فرخی. زین روی باغ صف بتان ملک پرست ز آنروی صف رودزنان غزلسرای. فرخی. غزل سرای شدم بر شکرلبی گل خند بنفشه زلفی و نسرین بری صنوبرقد. سوزنی. نقل دهن غزلسرایان ریحانی مغز عطرسایان. نظامی. نه من بر آن گل عارض غزلسرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند. حافظ. ببود اندرین سرا غزالی غزل سرا به مو مشک تبتا به قد سروکشمرا
آنکه غزل سراید. غزلگو. غزلخوان. غزل پرداز: ماه غزل سرایی مرد ملک ستایم از تو غزل سرایی از من ملک ستایی. فرخی. زین روی باغ صف بتان ملک پرست ز آنروی صف رودزنان غزلسرای. فرخی. غزل سرای شدم بر شکرلبی گل خند بنفشه زلفی و نسرین بری صنوبرقد. سوزنی. نقل دهن غزلسرایان ریحانی مغز عطرسایان. نظامی. نه من بر آن گل عارض غزلسرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند. حافظ. ببود اندرین سرا غزالی غزل سرا به مو مشک تبتا به قد سروکشمرا
دهی جزء دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان 5هزارگزی باختر رودسر، کنار راه فرعی رودسر به املش جلگه، معتدل، مرطوب مالاریائی. سکنه 432 تن. آب از نهر پل رود. محصول برنج، چای، کنف، ابریشم، صیفی. شغل اهالی زراعت. مازندران محله در آمار جزء این ده منظور شده است یک ماشین برنج کوبی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان حومه بخش رودسر شهرستان لاهیجان 5هزارگزی باختر رودسر، کنار راه فرعی رودسر به املش جلگه، معتدل، مرطوب مالاریائی. سکنه 432 تن. آب از نهر پل رود. محصول برنج، چای، کنف، ابریشم، صیفی. شغل اهالی زراعت. مازندران محله در آمار جزء این ده منظور شده است یک ماشین برنج کوبی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که در 4 هزارگزی باختر ایلام نزدیک شوسۀ ایلام به تهران واقع شده. دامنه و سردسیر است و 475 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها و محصولش غلات و توتون و لبنیات و ذرت و مختصر برنج است. شغل اهالی زراعت و گله داری است ساکنین اینجا چادرنشین و از طایقه پنج ستون هستند که در زمستان برای تعلیف احشام خود به حدود مرز ایران و عراق (ارتفاعات کولک) میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که در 4 هزارگزی باختر ایلام نزدیک شوسۀ ایلام به تهران واقع شده. دامنه و سردسیر است و 475 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها و محصولش غلات و توتون و لبنیات و ذرت و مختصر برنج است. شغل اهالی زراعت و گله داری است ساکنین اینجا چادرنشین و از طایقه پنج ستون هستند که در زمستان برای تعلیف احشام خود به حدود مرز ایران و عراق (ارتفاعات کولک) میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)